چالش‌های امنیتی جمهوری اسلامی افغانستان در دوره‌ی حکومت وحدت ملی: با تأکید بر بعد نرم‌افزاری امنیت ملی

چکیده

امنیت، یکی از ارزش‌های حیاتی جوامع بشری و از کارویژه‌های اصلی دولت‌های ملی است. در واقع، تأمین امنیت، فلسفه‌ی وجودی دولت‌های ملی را تشکیل می‌دهد. اما در افغانستان، این مهم، یکی از آرزوهای دست‌نیافتنی برای ملت به شمار می‌رود. تمام حکومت‌ها در افغانستان، به دنبال تأمین امنیت بوده و برای رسیدن به آن تلاش کرده‌اند؛ اما در تأمین آن، نسبتا ناکام بوده‌اند. نکته‌ی مهم این است که به‌رغم اهمیت غیرقابل‌انکار ابعاد نرم‌افزاری امنیت در کنار بعد سخت‌افزاری آن، اما در این کشور در تأمین بعد نرم‌افزاری امنیت، توجهی چندانی صورت نگرفته است. این امر، از بدو تأسیس دولتی به نام افغانستان آغاز و تا دوران کنونی( حکومت وحدت ملی) ادامه دارد. بنابراین، سوال مهم این است که تهدیدات نرم امنیتی جمهوری اسلامی افغانستان در دوره‌ی حکومت وحدت ملی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، نویسنده تلاش نموده با توجه به ابعاد نرم‌افزاری امنیت ملی، تهدیدات نرم امنیتی در جمهوری اسلامی افغانستان را برجسته نماید. برای این منظور، ابتدا مفاهیم کلیدی تعریف، سپس مباحث تئوریک مربوط به امنیت ملی مطرح شده و به دنبال آن، با توجه به نظریه‌ی امنیتی جهان سومی، تهدیدات نرم امنیتی علیه جمهوری اسلامی افغانستان در دوران حکومت وحدت ملی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.

همگرایی منطقه ای در جنوب آسیا و تأثیرات آن بر افغانستان

چکیده

همگرایی منطقه ای فرایندی است که بر اساس آن، واحدهای سیاسی در چوکات یک نهاد مشترک باهم همکاری نموده و برای رسیدن به اهداف مشترک و مقابله با تهدیدات مشترک، اقدام می کنند. همزمان با پایان جنگ سرد و حاکمیت نظام چندقطبی بر نظام بین الملل، همگرایی در منطقه جنوب آسیا نیز آغاز شد. افغانستان نیز بعد از حادثه یازدهم سپتامبر ،2001 بنا به دالیلی، به سمت جنوب آسیا کشانده شد و در سال ،2007 رسما عضویت سازمان سارک را اخذ کرد. سوال این است که همگرایی منطقه ای در جنوب آسیا چه تأثیراتی بر افغانستان دارد. در این مقاله، ضمن مرور مباحث مفهومی و نظری، تأثیرات مثبت عضویت افغانستان در چوکات همگرایی مطنقه ای در جنوب آسیا بررسی شده و به دنبال آن، اشاره ای به پیامدهای منفی آن صورت گرفته است. تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام یافته است.