حقوق اقلیت‌ها در اسناد بین‌الملل

چکیده

چکیده شاید نتوان کشور را یافت که اقلیتی در آن وجود نداشته باشند. وجود اقلیت‌های نژادی، مذهبی و زبانی واقعیت است. که از قرنها قبل از عصر امروز در کشورها وجود داشته و پدیده‌ای امروزی نیست که کشورها آن را بوجود آورده باشند؛ امتأسفانه آنها در گذشته همواره مورد تعدی، ظلم و تبعیض قرار داشتند. و ‌از اندک ترین حقوق خاص گروهی شان بهره مند نمی‌شدند؛ با گذشت زمان در قرن بیستم ابتدا توسط جامعه‌ملل و بعد تر از آن در سازمان ملل‌متحد اسناد متعدد به تصویب مجمع عمومی رسید که به صورت عام و خاص از حقوق اقلیت‌ها حمایت می‌نمود. هم چنین در اسنادی که به تصویب مجمع عمومی رسیده از دولتهای عضو خواسته شده در نظام حقوقی و قانونی اساسی شان حقوق اقلیت‌هارا رعایت نموده و احترام نمایند. چنانچه افغانستان هم واحد سیاسی عضو سازمان ملل‌متحد است که در گذشته در جغرافیایی بنام افغانستان نه تنها حقوق اقلیت‌ها را محترم نمی‌شمردند. بلکه همواره نسبت به آنها رفتارتبعیض آمیز و غیرعادلانه داشتند. و در صدد نابودی و حذف آنها بودند. حقوق اقلیت‌ها در افغانستان فراز و نشیب‌های فراوان را دیده تا به وضعیت امروزی رسیده است. افغانستان در سال 1382 قانون اساسی جدید را به تصویب رسانید که در آن حقوق بشری همه شهروندانش تأمین گردیده و ‌در آن تعهد نموده است که دولت افغانستان منشور ملل‌متحد، معاهدات بین‌الدول، میثاقهای بین‌المللی را که افغانستان به آنها ملحق شده است و اعلامیه جهانی حقوق بشر را رعایت می‌کنند. دولت افغانستان زمانی می‌تواند به درستی حقوق بشر را در قلمرو خویش تأمین نمایند که حقوق اقلیت‌های ساکن در افغانستان را رعایت نموده. و نسبت به آنها رفتار تبعیض آمیز نداشته باشند.

(1) بررسی حقوق اقلیت‌ها در ‌حقوق افغانستان و اسناد بین‌الملل

چکیده

چکیده شاید نتوان کشور را یافت که اقلیتی در آن وجود نداشته باشند. وجود اقلیت‌های نژادی، مذهبی و زبانی واقعیت است. که از قرنها قبل از عصر امروز در کشورها وجود داشته و پدیده‌ای امروزی نیست که کشورها آن را بوجود آورده باشند؛ امتأسفانه آنها در گذشته همواره مورد تعدی، ظلم و تبعیض قرار داشتند. و ‌از اندک ترین حقوق خاص گروهی شان بهره مند نمی‌شدند؛ با گذشت زمان در قرن بیستم ابتدا توسط جامعه‌ملل و بعد تر از آن در سازمان ملل‌متحد اسناد متعدد به تصویب مجمع عمومی رسید که به صورت عام و خاص از حقوق اقلیت‌ها حمایت می‌نمود. هم چنین در اسنادی که به تصویب مجمع عمومی رسیده از دولتهای عضو خواسته شده در نظام حقوقی و قانونی اساسی شان حقوق اقلیت‌هارا رعایت نموده و احترام نمایند. چنانچه افغانستان هم واحد سیاسی عضو سازمان ملل‌متحد است که در گذشته در جغرافیایی بنام افغانستان نه تنها حقوق اقلیت‌ها را محترم نمی‌شمردند. بلکه همواره نسبت به آنها رفتارتبعیض آمیز و غیرعادلانه داشتند. و در صدد نابودی و حذف آنها بودند. حقوق اقلیت‌ها در افغانستان فراز و نشیب‌های فراوان را دیده تا به وضعیت امروزی رسیده است. افغانستان در سال 1382 قانون اساسی جدید را به تصویب رسانید که در آن حقوق بشری همه شهروندانش تأمین گردیده و ‌در آن تعهد نموده است که دولت افغانستان منشور ملل‌متحد، معاهدات بین‌الدول، میثاقهای بین‌المللی را که افغانستان به آنها ملحق شده است و اعلامیه جهانی حقوق بشر را رعایت می‌کنند. دولت افغانستان زمانی می‌تواند به درستی حقوق بشر را در قلمرو خویش تأمین نمایند که حقوق اقلیت‌های ساکن در افغانستان را رعایت نموده. و نسبت به آنها رفتار تبعیض آمیز نداشته باشند.

جایگاه عدالت ترمیمی درحقوق جزای افغانستان

چکیده

از حدود سه دهه اخير شيوه عدالت ترميمي به عنوان راه حل منازعات ناشي از ارتكاب جرم و ترميم صدمات و خسارات وارده بر بزه ديده، ازجمله يكي از دست آورد هاي بزه ديده شناسی و جنبش هاي اجتماعي در حوزه جرم شناختي پذيرفته شده و اكنون نه تنها در قلمرو سياستگذاري جنايي ملي بلكه در قلمرو بين المللي نيز مورد استقبال قرار گرفته است. حسنيت اين شيوه نسبت به شيوه هاي سنتي عدالت كيفري در اين است كه « عدالت ترميمي » در پي ايجاد سازش و آشتي ميان بزه ديده و خانواده او از يكطرف و بزهكار از طرف ديگر پرداخته و تلاش مي كند كه حقوق بزه ديده مبتني بر اصول و ارزشهاي ارائه شده جديد جفظ گردد.مطالعه مختصر هم اصول و روشهاي اجراي عدالت ترميمي از جمله مباحثاست كه در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است.

سیاست خارجی دولت حامد کرزی در بریتانیا: اهداف و استراتژی

چکیده

سیاست خارجی، کنش و واکنش بازیگران رسمی در قبال همدیگر می‌باشد. این کنش و واکنش با توجه به این مسأله که از سوی بازیگران عقلانی انجام می‌شود، دارای اهداف و استراتژی‌های معین است. حال این سوال مطرح است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی افغانستان در قبال بریتانیا چگونه بوده و چه اهداف و منافعی را دنبال می‌کند؟ در این تحقیق، ضمن تعریف مفاهیم کلیدی و عوامل موثر بر سیاست خارجی کشورها تحلیل شده و اهداف مشترک و متعارض در سیاست خارجی دو کشور بررسی شده است. هم‌چنین با توجه به وضعیت جهانی و شرایط داخلی افغانستان، از میان انواع مختلف استراتژی‌های سیاست خارجی، استراتژی اتحاد و تعهد به عنوان بهترین جهت‌گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی افغانستان در شرایط کنونی مورد تاکید قرار گرفته است.

فرهنگ سیاسی نخبگان و مشارکت سیاسی در افغانستان

چکیده

مشارکت سیاسی، عبارت از فرایندی است که در آن، تمام شهروندان کشور در سیاست فعال بوده و سرنوشت سیاسی خویش را تعیین می کنند. عوامل متعددی بر میزان مشارکت سیاسی در یک کشور مؤثر است؛ اما در این میان، نقش فرهنگ سیاسی و در این میان، فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی بر فرایند مشارکت سیاسی، بسیار برجسته و قابل توجه است. بنابراین، سوال کلیدی تحقیق حاضر این است که فرهنگ سیاسی سنتی و قبیله‌ای نخبگان سیاسی، چه تأثیری روی مشارکت سیاسی افغانستان در دوره حکومت وحدت ملی داشته است؟ برای پاسخ به پرسش فوق، ضمن تعریف مفاهیم کلیدی، نگاهی به نظریه «نخبگان» در جامعه شناسی سیاسی انجام یافته و در چارچوب آن، نقش فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی بر مشارکت سیاسی افغانستان تبیین شده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد، فرهنگ سیاسی سنتی افغانستان، نقش قابل توجهی بر مشارکت سیاسی در سطح مختلف تصمیم گیری، اجرایی و اجتماعی داشته و بحران تاریخی مشارکت سیاسی را در این کشور تشدید کرده است. این تحقیق با روش توصیفی- تبیینی انجام شده است.